2024-03-28T18:53:16Z
https://jipa.ut.ac.ir/?_action=export&rf=summon&issue=11078
Journal of Public Administration
JPA
2008-5877
2008-5877
1400
13
2
سخن سردبیر: سواد خطمشیگذاری و حکمرانی مضاف
علی اصغر
پورعزت
خطمشیگذاری عمومی، از پیچیدهترین عرصههای مطالعاتی دانشگاهی است که به لحاظ همین پیچیدگی، با حوزههای گوناگون دانش بشری سروکار دارد تا حدی که گویا تسلط پایدار آدمیان بر جنبههای متفاوت فهم و کاربست آن، ناممکن است.
صحنۀ خطمشیگذاری، صحنۀ حل مسئله است؛ صحنۀ حل مسائل بسیار پیچیدهای که حل آنها، مستلزم ترکیب دانشهای گوناگون در فضایی میانرشتهای و چندرشتهای است.
در چنین حال و هوایی، اظهار نظر علمی بسیار دشوار است و آنگاه که اظهار نظر علمی دشوار میگردد، خلأ نظریه، عرصه را برای تازه به دوران رسیدههای مدعی بازمیگذارد تا بدون دانش کافی، در جایگاهی که دانشمندان بزرگ و حاذق از اظهار نظر امتناع ورزیدهاند، اظهار نظر کنند و آرای خام خویش را نظریۀ راهگشا بپندارند و در موضعی که صاحبنظران سکوت کردهاند، شیّادانه جلوهگری کنند.
از این رو، گویا سواد خطمشیگذاری، سوادی ضروری برای همۀ آحاد جامعه است؛ تا آن حد که بتوانند مدعیان شیّاد و فرومایگان حرّاف را از صاحب سخنان حکیم، خوددار و دلسوز، بازشناسند.
در این امتداد، گویا باید دانش حکمرانی را نیز به عرصههای گوناگون علمی هدایت کرد تا به آفرینش دانش خطمشیهای مضاف ختم گردد؛ عرصههایی که در دوران گذار از حکمرانی سنتی، حل مسائل گوناگون را به وجهی تخصصی مدنظر دانشپژوهان قرار میدهند تا هرچه بیشتر، چرخۀ سودمندسازی دانشهای گوناگون تولیدشده در دانشگاهها (از علوم پایه گرفته تا مهندسی، علوم تجربی، علوم انسانی و علوم اجتماعی و هنر) را فعال سازند.
در این رویکرد، خطمشی، دانشی ثمررسان است؛ دانشی که در سیر توسعۀ مضاف خود، حکمرانی مضاف را برای کاربست دانشهای گوناگون، برای حل مسائل مردم در جوامع پیچیده، توسعه میدهد؛ بدین سان، دانش اداره و حکمرانی، از جوهره اصیل خود به کارکردهای متنوع در عرصههای گوناگون حکمرانی آب، حکمرانی انرژی، حکمرانی زیستبوم، حکمرانی بودجهای، حکمرانی فضای مجازی و نظایر آن ره مییابد تا آنچه نظریههای خالص در بنیان دانش و گوهرۀ اصیل علم آشکار میسازند، نظریههای کاربردی در ترکیبهای معطوف به حل مسئله، در رهنمودهای کاربردی عرضه نمایند.
بنابراین، ضمن تأکید بر این مهم که سطوح مقدماتی سواد خطمشی، سوادی ضروری برای همه آحاد جامعه متمایل به زندگی در جوامع پیچیده عصر حاضر است، سطوح پیشرفتۀ آن باید همچون محملی برای کاربست سایر علوم و دانشهای تخصصی، در جهت حل مسائل چندلایه و پیچیده جوامع حال و آینده و در سویۀ معنابخشی به فراگردهای گوناگون حسابپسدهی و پاسخگویی در موقعیتها و عرصههای گوناگون حیات اجتماعی، توسعه داده شود.
از این روست که تأکید میشود: تخصصگرایی در توسعه دانش خطمشیگذاری عمومی و حکمرانی مضاف، ضروری عصر حاضر و راهی شایسته برای سودمندسازی دانش است.
2021
06
22
182
183
https://jipa.ut.ac.ir/article_85674_f58abd98fa26d1f0e34a354041c7ce33.pdf
Journal of Public Administration
JPA
2008-5877
2008-5877
1400
13
2
واکاوی تجارب کوچکسازی دولت در ایران
محمد
حقشناس گرگابی
ادریس
ابراهیم بیگی
جواد
حدادی دوزین
هدف: پژوهش پیش رو با هدف بررسی و واکاوی کوچکسازی دولت طی سالهای پس از انقلاب اسلامی ایران و اجرای برنامههای کوچکسازی دولت در عمل و نتایج آن اجرا شده است.
روش: روش پژوهش حاضر کیفی است و با رویکرد تجزیهوتحلیل (تم) مضمون اجرا شده است. اطلاعات آن از طریق مصاحبه جمعآوری شده است. مشارکتکنندگان در مصاحبه با روش نمونهگیری هدفمند گلوله برفی و از 3 دسته مجزا انتخاب شدند، این دستهها عبارتاند از: 1. منتصبان عالی سیاسی (وزرا و معاونان وزرا)؛ 2. منتخبان عالی سیاستگذار (نمایندگان مجلس)؛ 3. مدیران دولتی (مدیرکل و...). در مجموع با 34 نفر مصاحبه انجام شد.
یافتهها: نتایج تحلیل مضمون مصاحبهها نشان داد که اجرای کوچکسازی در ایران بر اساس 6 حالت (تم) اصلی نمود یافته است: 1. ایجاد بوروکراسی پنهان و در سایه؛ 2. ایجاد سازمانهای شبهدولتی (خصولتی)؛ 3. ایجاد شرکتهای وابسته دولتی؛ 4. تملک دولتی؛ 5. ادغامسازی سازمانها؛ 6. مکانیزهسازی در ارائه خدمات دولتی. چهار حالت اول نشاندهنده روندی مغایر با نتایج مورد انتظار و اجرای غیرمؤثر کوچکسازی در ایران است و فقط دو حالت آخر تا حدی با هدف کوچکسازی در جهت افزایش کارایی و چابکسازی دولت در ایران مطابقت دارد.
نتیجهگیری: تجربه کوچکسازی در ایران نشان میدهد که بدون ایجاد زمینههای لازم، اقدامهای انجامشده برای کشور نتایج مثبتی بهبار نیاورده است؛ زیرا نه تنها مشکلات نظام حکمرانی کشور را کاهش نداده است، بلکه بهدلیل انحرافهایی که بیان خواهد شد، بحرانهای بزرگتری را برای کشور به همراه آورده است. در عمل، اهداف کوچکسازی، یعنی افزایش کارآمدی، چابکسازی و کاهش هزینههای جاری دولت را محقق نساخته و متناظر با یافتههای پژوهش، حتی در مواقعی باعث تشدید این کژکارکردها نیز شده است.
government downsizing
administrative system reform
government bureaucracy reform
2021
06
22
184
211
https://jipa.ut.ac.ir/article_85561_60fe1d0fcea6a3933980a3a97abe7742.pdf
Journal of Public Administration
JPA
2008-5877
2008-5877
1400
13
2
ارائه مدل خطمشیگذاری شواهدمحور برای پیشگیری از انتشار کرونا ویروس (نمونهکاوی: شهر تهران)
امیرمحمد
َشریفی
مهدی
عبدالحمید
ُسحر
بابایی
یاسر
سبحانی فرد
هدف: هدف این پژوهش، پیشنهاد مداخله خطمشی به نهادهای مسئول، بهمنظور پیشگیری از انتشار ویروس کروناست. پاندمی کووید 19 اثرگذارترین بیماری از ابتدای سال 2020 است که علاوه بر مرگومیر بسیار، اثرهای اقتصادی و اجتماعی زیادی نیز در پی داشته است. پژوهشگران بسیاری برای درمان و تهیه واکسن آن تلاش میکنند؛ اما یکی از اقدامهای اساسی، پیشگیری از آن است؛ زیرا پیشگیری سریعترین راه کاهش مرگومیر و تبعات منفی آن محسوب میشود.
روش: با حداکثر استفاده از دادههای حداقلی در کشور و در نظرگرفتن قواعد جدید حاکم بر رفتار این ویروس، از رویکرد خطمشیگذاری شواهدمحور و مدلسازی عاملمبنا استفاده شده است که چهار مرحله ساخت شبیهساز، کالیبرهکردن آن، اعتبارسنجی و استفاده از آن برای تخمین چگونگی تکامل بیماری همهگیر را شامل میشود.
یافتهها: بهمنظور تعیین عوامل اصلی مؤثر بر پیشگیری، چهار سناریو سیاستی، شامل قرنطینه عمومی، عدم مداخله، مداخله منفعل و مداخله هوشمند بررسی شد. در شبیهسازی سناریوهای سیاستی، عاملهای میزان حرکت و میزان سرایت، به نسبت تغییر میکند. نتایج شبیهسازی نشان داد که کاهش 50درصدی میزان حرکت، کاهش بیش از ۸۰ درصد تعداد مبتلایان را در پی خواهد داشت و کاهش ۱۰درصد سرایت در قالب مداخله هوشمند، به کاهش 30 درصدی تعداد مبتلایان منجر خواهد شد.
نتیجهگیری: در نهایت، دو عامل میزان حرکت و میزان سرایت، بهعنوان عوامل مهم انتشار ویروس کرونا شناسایی شد. از این رو، پیشنهاد میشود که نهادهای مسئول برای کاهش سریعتر میزان شیوع کرونا، بر طراحی مداخله هوشمند مرتبط با کاهش این دو عامل تمرکز کنند.
corona
simulation
Evidence-based policy
Prevention
Agent-based modeling
2021
06
22
212
232
https://jipa.ut.ac.ir/article_85562_692b3aff521d69e45e7e636f8a425c57.pdf
Journal of Public Administration
JPA
2008-5877
2008-5877
1400
13
2
حکمرانی پژوهش: ماهیت، گستره و ابزارها
مجتبی
جوادی
سید مجتبی
امامی
هدف: جهتدهی به پژوهش و تغییر رویکرد، مسئله و موضوع آن، غایتی است که مجموعه وسیعی از کنشگران دولتی و غیردولتی، اعم از بخش صنعت، خصوصی و گروههای اجتماعی در پی آن هستند؛ اما این جهتدهی و به تعبیر دقیقتر، حکمرانی پژوهش چگونه امکانپذیر است؟ مقاله حاضر برای پاسخ به این سؤال و سؤالهای مشابه آن اجرا شده است.
روش: مقاله حاضر از نوع مروری است و پژوهشگران بر اساس انواع 16گانه مرور ادبیات، شیوه مرور روایتی را در پیش گرفتهاند. بدین منظور، مبتنی بر دانش قبلی و جستوجوها ادبیات موجود در عرصه حکمرانی پژوهش، تحلیل و در سه دسته ماهیت، گستره و ابزارهای حکمرانی پژوهش طبقهبندی شد.
یافتهها: مبتنی بر شبکه مضامین و تحلیلهای حاصل از ادبیات، جوهره حکمرانی و پس از آن حکمرانی پژوهش، بهعنوان «ساخت و اعمال اقتدار روی کنشگران وابسته متقابل» تبیین شد. بر اساس بینش بهدستآمده، گستره ادبیات موجود در عرصه حکمرانی پژوهش، در دو بخش رویکردهای کلان و خُرد طبقهبندی شد. ویژگیهای منحصربهفرد عالم پژوهش (بهویژه نقش برجسته سطح خرد، یعنی پژوهشگران در نظام علم) خردمایه نقد دو رویکرد شد که به تلفیق رویکردها و ارائه جعبه ابزار حکمرانی پژوهش انجامید.
نتیجهگیری: مبتنی بر جوهره حکمرانی و تلفیق رویکردها و با توجه به ویژگی منحصربهفرد نظام علم، جعبه ابزار حکمرانی پژوهش برای تغییر موقعیت تصمیمگیری پژوهشگران یا تفسیر ایشان از آن موقعیتها، مشتمل بر 4 سبک ارائه شد که عبارت است از: وادار کردن پژوهشگران، تجهیز کردن (یا نکردن) پژوهشگران، تشویق پژوهشگران و پیشنهاد بازتفسیر موقعیت برای پژوهشگران. در راستای فهم و بهکارگیری دقیق این ابزارها، واسطهگری ویژگیهای معرفتی حوزهها/رشتههای مختلف در این اثرگذاری و همچنین، واکنشهای ممکن پژوهشگران به این ابزارها نیز بررسی شد.
Governance of research
Governance
scientific evolution
Science Policy
Sociology of science
2021
06
22
233
276
https://jipa.ut.ac.ir/article_85563_2fc9410171d38db6f34201917fc3f385.pdf
Journal of Public Administration
JPA
2008-5877
2008-5877
1400
13
2
تبیین تأثیر کیفیت فرایندهای هیئتمدیره بر عملکرد نقشهای هیئتمدیره در شرکتهای دولتی ایران
اکبر
شریعت نیا
حبیباله
طاهرپور کلانتری
علی
جهانگیری
مهدی
رسولی قهرودی
هدف: این پژوهش با هدف بررسی تأثیر کیفیت فرایندهای هیئتمدیره بر عملکرد نقشهای هیئتمدیره شرکتهای دولتی اجرا شده است.
روش: پژوهش حاضر از نظر هدف، کاربردی و از نوع تحقیقات توصیفی است که بهصورت پیمایش اجرا شده است. نمونهگیری پژوهش، بر اساس نمونهگیری در دسترس بود که از میان 543 شرکت دولتی، 127 شرکت برای بررسی انتخاب شد. برای تحلیل دادهها از مدل معادلات ساختاری (SEM) با رویکرد حداقل مربعات جزئی (PLS) استفاده شد. برای اندازهگیری «تعارض شناختی» هیئتمدیره، از پرسشنامه چینگ هوآت (2004)، برای سنجش فرایندهای «انسجام هیئتمدیره»، «هنجارهای تلاش» و «بهکارگیری مهارتها و دانش»، سه پرسشنامه با لحاظکردن پرسشنامههای تحقیقات پیشین و اِعمال نظر خبرگان طراحی شد. همچنین، برای ارزیابی «عملکرد نقشهای هیئتمدیره» از پرسشنامه اصلاحشده ماگوبیا (2016) استفاده شد.
یافتهها: عملکرد نقشهای هیئتمدیره، بهطور معناداری از طریق کیفیت فرایندهای گروهی تصمیمگیری هیئتمدیره تحت تأثیر قرار میگیرد. همچنین، مشخص شد که بین فرایندهای هیئتمدیره روابط علّی معنادار و قوی برقرار است. افزون بر این، تعارض شناختی و انسجام هیئتمدیره بهطور غیرمستقیم و بهواسطه دو فرایند هنجارهای تلاش و بهکارگیری مهارتها و دانش، بر عملکرد نقشهای هیئتمدیره تأثیر مثبت و معنادار دارند. از سوی دیگر، هنجارهای تلاش، فقط بهطور غیرمستقیم و بهواسطۀ فرایند بهکارگیری مهارتها و دانش بر عملکرد نقش استراتژیک هیئتمدیره تأثیر مثبت و معنادار میگذارد، در حالیکه هنجارهای تلاش، هم بهطور مستقیم و هم غیرمستقیم بر عملکرد دو نقش کنترل و تأمین منابع و خدمات تأثیر مثبت و معنادار دارد. بر اساس نتایج آزمون فرضیههای پژوهش، فرایند بهکارگیری مهارتها و دانش، بیشترین تأثیر را بر عملکرد هر یک از نقشهای هیئتمدیره میگذارد.
نتیجهگیری: این پژوهش با آشکار ساختن زوایای جدیدی از رفتار عملکردی اعضای هیئتمدیره، بر ضرورت بازنگری و اصلاح رفتار مدیران در سطح فردی و گروهی در اتاق هیئتمدیره تأکید میکند.
Corporate governance
Performance of Board Roles
board processes
State-owned Enterprises
2021
06
22
277
308
https://jipa.ut.ac.ir/article_85564_470bb76d6e912e25a7129493dbbe6987.pdf
Journal of Public Administration
JPA
2008-5877
2008-5877
1400
13
2
بررسی تأثیر مقایسه اجتماعی و امتیاز ارزیابی عملکرد بر بازخورپذیری کارکنان با میانجیگری ادراک عدالت در بخش دولتی
ندا
امیدی
ندا
محمداسمعیلی
ارین
قلی پور
هدف: هدف اصلی این پژوهش، بررسی تأثیر مقایسه اجتماعی بر بازخورپذیری کارکنان با میانجیگری ادراک عدالت در بخش دولتی (شرکت نفت پارس) است.
روش: پژوهش حاضر از نوع کمّی و کاربردی است. جامعه آماری آن، کارکنان پالایشگاه شرکت نفت پارس در سطوح کارشناس به بالا با تعداد 220 نفر بود که از بین آنها، 132 نفر با روش نمونهگیری احتمالی ساده و بر اساس فرمول کوکران در سطح اطمینان 95درصد برای نمونه انتخاب شد. دادهها از دو روش کتابخانهای و میدانی (پرسشنامه) جمعآوری شدند و تحلیل آنها با استفاده از آزمون همبستگی پیرسون، تحلیل معادلات ساختاری و روش بارون و کنی، در دو نرمافزار اسپیاساس و اسمارت پیالاس3 انجام شد.
یافتهها: طبق نتایج بهدستآمده، مقایسه اجتماعی و امتیاز ارزیابی عملکرد بر بازخورپذیری کارکنان تأثیر معناداری دارند. اثر میانجیگری ادراک عدالت در رابطه مقایسه اجتماعی بر بازخوردپذیری معنادار و قوی بود؛ اما در رابطه بین امتیاز ارزیابی عملکرد بر بازخوردپذیری، این اثر معنادار و جزئی گزارش شد.
نتیجهگیری: نتایج این مطالعه نشان داد مقایسه اجتماعی در افرادی که امتیاز ارزیابی، سطح تحصیلی و شغلی بالاتری دارند، بیشتر است و این افراد به امتیاز خود حساسترند، از این رو، تعامل بیشتر و ارائه بازخورهای عینی مبتنی بر شواهد، برای پذیرش بازخور، بهویژه در این گروه اهمیت بیشتری دارد. در واقع، ارتباط نمرههای ارزیابی عملکرد با ادراک عدالت و بازخورپذیری، نوآوری این پژوهش محسوب میشود. از سوی دیگر، در نتایج عینی بهدستآمده از ارزیابی عملکرد، تأکید بر اهداف توسعهای مدیریت عملکرد نیز بسیار تأثیرگذار است. افزون بر این، ویژگیهای شخصیتی کارکنان بر فرایند مقایسه اجتماعی و ادراک عدالت و در نتیجه پذیرش بازخور مؤثر است، از این رو، شناسایی دقیق ویژگیهای افراد و ارائه بازخور متناسب با پروفایل شخصیتی و نیازهای افراد، در پذیرش بازخور بسیار حائز اهمیت است.
Performance Evaluation
social comparison
fairness perception
feedback acceptance
2021
06
22
309
328
https://jipa.ut.ac.ir/article_85565_a5ac03c5bef24cd4b8231b1fa8751c3d.pdf
Journal of Public Administration
JPA
2008-5877
2008-5877
1400
13
2
مرور روایتی بر نظریه وضع خطمشی در سازمانهای آموزشی: رویکردی عملگرایانه
محسن
نوبخت
عباس
عباس پور
مرتضی
طاهری
حسین
عبدالهی
علی
خورسندی طاسکوه
هدف: موفقیت یا شکست هر خطمشی در مرحله پیادهسازی رقم میخورد؛ چرا که این مرحله، محل تلاقی خطمشیها با یکایک کنشگران است. از این رو هدف این پژوهش، بررسی چگونگی وضع خطمشیها در عمل است.
روش: این پژوهش با رویکرد کیفی و با استفاده از روش مرور روایتی انجام شده است. برای یافتن منابع مرتبط، کلمات کلیدی «Implementation of educational policy»، «Operating the educational policy» و «policy enactment» از سال 1990 تا 2020 در پایگاههای اطلاعاتی«Taylor & Francis»، «sage»، «Scopus»، «Emerald» و «Science Direct» جستوجو شد. در مرحله نخست،280 منبع جمعآوری شد. پس از مطالعه اولیه و یافتههای گوگل اسکولار مشخص شد که استفن جی بال پُراستنادترین فرد در حوزه خطمشی آموزشی است و از سال 2008 تا 2012 در زمینه وضع خطمشی نظریهپردازی کرده است. بنابراین، وضع خطمشی بهعنوان مبنای نظری این پژوهش انتخاب شد. در مرحله دوم، 72 منبع مرتبط با وضع خطمشی انتخاب و بررسی شد. در مرحلۀ سوم، برای بررسی دقیقتر، 9 منبع انتخاب و بقیه حذف شدند.
یافتهها: برای جمعبندی یافتهها از طبقهبندی موضوعی استفاده شد. یافتهها در شش گروه موضوعیِ خطمشی، وضع خطمشی، تدقیق بافتار، کنشگران خطمشی، تولیدهای گفتمانی و مدلی برای تأمل در وضع خطمشی قرار گرفت.
نتیجهگیری: خطمشیها فراتر از آن هستند که بهصورت صفرویک اجرا شوند. آنها از طریق کنشگران مختلف در بافتارهای متفاوت و بهصورت پیچیده وضع میشوند. نظریه وضع خطمشی، بیشتر رویکردی عملگرایانه دارد و میتواند به رهبران آموزشی در وضع و حتی عدم وضع خطمشیها کمک کند.
Sociology of education
Policy Enactment
educational policies
Interpretation and Translation
2021
06
22
329
353
https://jipa.ut.ac.ir/article_85566_99b20377d3b3442a3144c72a7bd58df1.pdf
Journal of Public Administration
JPA
2008-5877
2008-5877
1400
13
2
بررسی تجربی روش همسویی اقدامهای منابع انسانی با استراتژی سازمان
محمد
ابویی اردکان
نغمه
عبادی
سیدمحمد
مقیمی
حمید رضا
یزدانی
هدف: هدف پژوهش حاضر، استخراج روشی است که بتواند به همسو کردن اقدامهای منابع انسانی و استراتژی سازمان کمک کند. به همین منظور، بعد از مرور ادبیات پژوهش، روشی برای همسویی استراتژیک منابع انسانی پیشنهاد و برای نمونه، در سازمانی پیادهسازی شد تا کاربردی بودن آن در محیط واقعی سازمانها بررسی شود.
روش: با توجه به هدف پژوهش، مطالعه موردی مدنظر قرار گرفت. دادهها متناسب با روش پیشنهادی در پنج مرحله گردآوری و تحلیل شدند. در مرحله نخست، برای مشخصکردن استراتژی سازمان، از مطالعه مستندات و تکنیک تحلیل تِم بهره برده شد و در مرحله دوم، قابلیتهای سازمانی از طریق مصاحبه با 7 نفر از خبرگان مشخص شد. در مرحله سوم، فرایندهای استراتژیک و مشاغل استراتژیکِ متناظر با هر قابلیت نیز طی مصاحبه با 2 نفر از خبرگان و مطالعه روشها و دستورالعملهای سازمان شناسایی شد. برای تعریف نیمرُخ شایستگی مشاغل استراتژیک، در مرحله چهارم از روش دیکوم استفاده شد. در نهایت، برای بررسی وضعیت اقدامهای منابع انسانی سازمان، روشها و دستورالعملهای منابع انسانی مطالعه و گزینههای تصمیم مرتبط با هر یک از اقدامها با توجه به استراتژی سازمان مشخص شد.
یافتهها: یافتههای مراحل بیان شده در روش پیشنهادی همسویی استراتژیک نشان میدهد که تأکید سازمان بر استراتژیهای توسعه محصول، توسعه بازار و ارتقا و تثبیت کیفیت است. بر این اساس، 11 قابلیت سازمانی و 6 گروه شغل استراتژیک مشخص شد. سپس با توجه به نیمرخ شایستگیها، وضعیت اقدامهای منابع انسانی تحلیل شد. بر اساس این یافتهها، پیادهسازی تمام مراحل روش پیشنهادی همسویی منابع انسانی، در سازمان امکانپذیر است و به سازمان کمک میکند تا اقدامهای منابع انسانی خود را با استراتژی همسو کند.
نتیجهگیری: با توجه به یافتهها، قابلیت کاربرد روش پیشنهادی برای همسویی استراتژیک منابع انسانی در سازمانها تأیید شد . این روش به متخصصان منابع انسانی کمک میکند تا گامبهگام اقدامهای منابع انسانی را بهگونهای طراحی کنند که از استراتژی سازمان پشتیبانی کند.
Strategic alignment
Organizational Capability
Competency profile
Case study
2021
06
22
354
384
https://jipa.ut.ac.ir/article_85751_c3745c421f2ba4dfe6bc2b895a161090.pdf