ORIGINAL_ARTICLE
ارتباط رفتار شهروندی سازمانی و توانمندسازی روانشناختی کارکنان
بقا در محیط نامطمئن و پُر رقابت کنونی، سازمانها را به داشتن نیروهای متخصص و ماهر ملزم کرده است، نیروهایی که فراتر از وظایف تکلیفی خود عمل کنند؛ زیرا موفقیت سازمانها وابستگی زیادی بهوجود این نیروها دارد. عوامل متعددی چون، توانمندسازی روانشناختی کارکنان، در شکلگیری این رفتار نقش دارند. هدف پژوهش پیش رو، بررسی رابطه میان رفتار شهروندی سازمانی و توانمندسازی روانشناختی کارکنان آموزش و پرورش استان مازندران است. از جامعۀ آماری پژوهش که 387 نفر از کارکنان آموزش و پرورش استان مازندران بودند، 172 نفر نمونه انتخاب شدند. برای جمعآوری دادهها از پرسشنامههای استاندارد استفاده شده است و تجزیهوتحلیل آنها بهوسیلۀ نرمافزارهای اس.پی.اس.اس. و لیزرل انجام گرفته است. یافتهها نشان داد که رابطۀ بین توانمندسازی روانشناختی با رفتار شهروندی سازمانی، مثبت و معنادار است. همچنین این ارتباط مثبت و معنادار، میان ابعاد توانمندسازی روانشناختی و رفتار شهروندی سازمانی نیز یافت شد. هنگامی اثربخشی سازمانی بیشتر افزایش مییابد که کارکنان سطح بالایی از رفتار شهروندی سازمانی و ادراک از توانمندی داشته باشند.
https://jipa.ut.ac.ir/article_36732_753f6a283020d8f9896b4ee904716f95.pdf
2013-06-22
1
18
10.22059/jipa.2013.36732
آموزش و پرورش
توانمندسازی روانشناختی
رفتار شهروندی سازمانی
حسنعلی
آقاجانی
aghagani@umz.ac.ir
1
دانشیار گروه مدیریت صنعتی، دانشگاه مازندران، بابلسر، ایران
LEAD_AUTHOR
حسین
صمدی میارکلائی
2
کارشناس ارشد مدیریت دولتی، باشگاه پژوهشگران جوان، قائمشهر، ایران
AUTHOR
حمزه
صمدی میارکلائی
hamzeh_samadi@yahoo.com
3
دانشجوی دکترای مدیریت، مدرس دانشگاه پیام نور
AUTHOR
ORIGINAL_ARTICLE
مطالعۀ توانمندسازی سیاسی شهروندان در سایۀ فناوریهای نوین
در عصر حاضر، فناوریهای نوین اطلاعاتی و ارتباطی، ضمن فراهمآوردن امکانات و شرایطی خاص، توانستهاند بر میزان توانمندیها و قابلیتهای سیاسی شهروندان تأثیرگذار بوده و عرصههای نوینی را برای صاحبنظران و محققان، بهمنظور مطالعه و بررسی این تأثیرات ایجاد کنند. پژوهش پیش رو در تلاش است تا به شناسایی و تبیین تأثیرات گسترش و نفوذ این فناوریهای نوین، بر تواناییهای سیاسی شهروندان بپردازد. مطالعۀ حاضر بخشی از یک پژوهش کیفی با رویکرد نظریه دادهبنیاد است که شانزده نفر از صاحبنظران حوزههای ادارۀ دولت و حکومت، فناوری اطلاعات و ارتباطات و علوم سیاسی با روش نمونهگیری هدفمند و گلولۀ برفی انتخابشده و در آن شرکت کردهاند. دادههای پژوهش از طریق مصاحبۀ نیمهساختاریافته گردآوری شده و همچنین از روش مقایسهای مداوم استراوس و کوربین و نرمافزار NVIVO برای تحلیل دادهها استفاده شده است. یافتههای پژوهش حاکی از آن است که گسترش و نفوذ فناوریهای نوین در جوامع، از طریق سازوکارهای آگاهیبخشی سیاسی و مشارکت سیاسی، به توانمندسازی سیاسی شهروندان منجر میشود که مشروح هر یک آنها در این نوشتار تبیین شده است.
https://jipa.ut.ac.ir/article_36735_41bdb22b4fc5442c2b1775b62e809fc3.pdf
2013-06-22
19
36
10.22059/jipa.2013.36735
توانمندسازی سیاسی شهروندان
توسعۀ سیاسی
نظریۀ دادهبنیاد
فناوری اطلاعات و ارتباطات
علی
پیران نژاد
nasimebadi67@gmail.com
1
استادیار گروه مدیریت، دانشکدۀ مدیریت، دانشگاه تهران، ایران
LEAD_AUTHOR
آرین
قلیپور
2
دانشیار گروه مدیریت، دانشکدۀ مدیریت، دانشگاه تهران، ایران
AUTHOR
ORIGINAL_ARTICLE
ارائه و تبیین مدلی برای علل وعوامل مؤثر بر توازن کار ـ زندگی
با تغییر ترکیب نیروی کار و افزایش زنان در محیطهای کاری، ایجاد هماهنگی میان مسئولیتهای کاری و خانوادگی، به یکی از نگرانیهای کارکنان و سازمانها تبدیل شد و متخصصان و مدیران منابع انسانی برآن شدند تا چارهای برای «توازن کار ـ زندگی» بیندیشند. این پژوهش که از نوع توصیفی ـ همبستگی است با هدف معرفی توازن کار ـ خانواده و بررسی علل آن انجام گرفته است. جامعۀ آماری را زنان شاغل در آموزش عالی (دانشگاههای تهران، تربیت مدرس، الزهرا و شهید بهشتی) تشکیل دادهاند و نمونۀ آماری پژوهش سیصدوسی نفر است که پرسشنامه بهصورت تصادفی بین آنان توزیع شد و آزمون همبستگی و تحلیل مسیر برای تحلیل دادهها بهکار رفت. بر اساس نتایج، بین حمایت کاری و خانوادگی، انعطافپذیری کاری و منابع فردی با توازن کار ـ خانواده، رابطۀ مثبت و معناداری وجود دارد. برگزاری دورههای آموزشی با هدف تقویت حمایتهای کاری و خانوادگی، بهبود منابع فردی کارکنان و فراهمکردن شرایط لازم برای اجرای برنامههای انعطافپذیر کاری برای بهبود توازن، پیشنهاد شده است.
https://jipa.ut.ac.ir/article_36738_8cbd8ab792815d9391858d362bbd0f30.pdf
2013-06-22
37
54
10.22059/jipa.2013.36738
توازن کار ـ خانواده
توازن کار ـ زندگی
منابع و ویژگیهای کار ـ خانواده
ORIGINAL_ARTICLE
ارائۀ مدل استقرار مدیریت دانش در صنایع کشور بر اساس فاکتورهای زمینهای
مدیریت دانش در عصر دانایی و دانشمحوری، در اولویت سازمانها قرار گرفته است، دانش سرمایهای سازمانی تلقی میشود و مدیریت آن از اهمیت روزافزونی برخوردار است. این نوشتار با هدف بررسی وضعیت فاکتورهای زمینهای مدیریت دانش (شامل فرهنگ سازمانی، فناوری اطلاعات و فرایندهای دانش) در شرکت سیمان خاش، بهمنظور اندازهگیری آمادگی سازمان برای اجرای مدیریت دانش، بهرشته تحریر درآمده است. در این راستا، عوامل زیرساختی مدیریت دانش در چهارچوب یک مدل تنظیم شد، سپس برازندگی مدل با استفاده از روشهای تحلیل عاملی و نرمافزار لیزرل مورد بررسی قرار گرفت. درنهایت وضعیت آمادگی شرکت در ابعاد مختلف با استفاده از روشهای توصیفی و تحلیلی با نرمافزار اس.پی.اس.اس. تشریح شد و فاکتورهای مورد نظر با آزمون فریدمن رتبهبندی شدند. نتایج پژوهش نشان داد که فرهنگ سازمانی از نظر اهمیت در جایگاه اول قرار دارد و فاکتور مدیریت اطلاعات در میان کل فاکتورها رتبۀ اول اهمیت را دارد. در انتها پیشنهادهایی برای بهبود وضعیت شرکت مورد مطالعه ارائه شده است.
https://jipa.ut.ac.ir/article_36743_6cb22471a7100d76489cb630bb9df46b.pdf
2013-06-22
55
72
10.22059/jipa.2013.36743
صنعت سیمان
فاکتورهای زمینهای
فرایند دانش
مدیریت دانش
مریم
عطوفی نجف آبادی
atoufi@yahoo.com
1
کارشناسی ارشد مهندسی صنایع، عضو باشگاه پژوهشگران جوان، دانشگاه آزاد اسلامی واحد زاهدان، ایران
AUTHOR
سیدعلی
بنی هاشمی
banihashemi1120@gmail.com
2
مربی، گروه مهندسی صنایع، دانشگاه پیام نور، ایران
LEAD_AUTHOR
ORIGINAL_ARTICLE
تبیین نقش منابع شغلی و منابع شخصی در تعلق خاطر کاری کارکنان
طی دهۀ گذشته مفهوم تعلق خاطر کاری، بهدلیل تأثیرگذاری زیاد بر نتایج عملکردی سازمان، بسیار مورد توجه پژوهشگران و کارگزاران حوزۀ مدیریت منابع انسانی و رفتار سازمانی قرار گرفته است. این پژوهش به تبیین نقش منابع شغلی (استقلال و آزادی عمل، حمایت اجتماعی، بازخورد، مربیگری سرپرستی، فرصتهای رشد و یادگیری) و منابع شخصی (خودبسندگی، شخصیت پیشقدم و خصیصۀ وظیفهشناسی)، بر تعلق خاطر کاری کارکنان پرداخته است. مشارکتکنندگان این پژوهش، کارشناسان یک گروه صنعتی (مشتمل بر شرکت مادر و شش شرکت تابعۀ اصلی) بودند. دادههای پژوهش با استفاده از پرسشنامه از بین اعضای جامعۀ آماری گردآوری شده است و مدل مفهومی پژوهش با استفاده از فنّ تحلیل مسیر و مدلسازی معادلات ساختاری، آزمون شده است. نتایج حاصله نشان میدهد که منابع شغلی و منابع شخصی با تعلق خاطر کاری رابطۀ مثبت و معنادار داشته و هر دو بهطور مثبت بر تعلق خاطر کاری کارکنان تأثیرگذارند؛ اما میزان تأثیر منابع شغلی بیشتر از منابع شخصی است.
https://jipa.ut.ac.ir/article_36744_2a9cafe8725d971325c5b740c35530cd.pdf
2013-06-22
73
96
10.22059/jipa.2013.36744
تعلق خاطر کاری
سرزندگی
فداییشدن
مجذوب شدن
منابع شغلی
منابع شخصی
احمد
عیسی خانی
a.esakhani@gmail.com
1
استادیار گروه مدیریت دانشگاه آزاد اسلامی قزوین
LEAD_AUTHOR
ORIGINAL_ARTICLE
بررسی اثر ویژگی های آزمودنی های پژوهش بر رابطة تنیدگی و رفتار شهروندی سازمانی
یکی از مسائل مهم در همة سازمانها، ارتقای عملکرد نیروی انسانی برای دستیابی به اهداف آن سازمان است. در همین راستا، تدوین راهکارهایی برای کاهش تنیدگی و در ادامۀ آن افزایش رضایتمندی کارکنان، از مهمترین اقدامات برنامهریزان و تصمیمگیران سازمانی است. شناخت رفتارهای شهروندی سازمانی و عوامل مؤثر بر آنها برای حفظ، افزایش و تقویت این رفتارها، امروزه مورد توجه مدیران قرار گرفته است. این پژوهشِ فراتحلیلی، ضمن تأیید رابطة منفی معنادار تنیدگی و رفتار شهروندی، اثر عوامل تعدیلگر مربوط به ویژگیهای آزمودنیهای پژوهش (جنسیت، سن، سابقۀ خدمت، تحصیلات، درآمد، مذهب و....) را بر این رابطه بررسی کرده است. جامعة آماری پژوهش، کلیة مطالعات منتشرشده در نشریههای معتبر داخلی و بینالمللی است که رابطة تنیدگی و رفتار شهروندی را بررسی کردهاند. درمجموع، 169مطالعه با 845 اندازه اثر تحلیل شد. نتایج نشان میدهد بین تنیدگی و رفتارهای شهروندی سازمانی رابطۀ معکوس معنادار وجود دارد (21/0-ρ = ) و این رابطه، بهوسیلۀ متغیرهای جنسیت، سابقۀ خدمت، میزان درآمد و نوع مذهب آزمودنیها، تعدیل شده است.
https://jipa.ut.ac.ir/article_36745_d705218cac7a14a6c24d99ba7e880a9a.pdf
2013-06-22
97
124
10.22059/jipa.2013.36745
آزمودنی های پژوهش
تنیدگی
رفتار شهروندی
فراتحلیل
متغیرهای تعدیلگر
جیران
محمدی
j.mohammadi@scu.ac.ir
1
استادیار مدیریت، دانشگاه شهید چمران، اهواز، ایران
LEAD_AUTHOR
علی اصغر
فانی
afani@modares.ac.ir
2
استادیار مدیریت، دانشگاه تربیت مدرس، تهران، ایران
AUTHOR
عادل
آذر
azara@modares.ac.ir
3
استاد مدیریت، دانشگاه تربیت مدرس، تهران، ایران
AUTHOR
سعید
فتحی
fathiresearch@yahoo.com
4
استادیار مدیریت، دانشگاه اصفهان، ایران
AUTHOR
ORIGINAL_ARTICLE
طراحی مدل خطمشیگذاری بهمنظور بهبود محیط کسبوکار جمهوری اسلامی ایران با استفاده از نظریۀ دادهبنیاد
مدلهای متنوعی برای خطمشیگذاری در دورههای زمانی مختلف مطرح شدهاند که در عالم واقعیت هریک جلوهای دارند و در سیاستگذاری نشانی از آنها دیده میشود. مقالۀ پیش رو تلاش میکند که با در نظر گرفتن پیچیدگیهای محیط کسبوکار و مجموعه بازیگران بیشمار و متنوع این حوزه، مدلی از خطمشیگذاری برای رونق و بهبود محیط کسبوکار جمهوری اسلامی ایران ارائه دهد. دادههای گردآوریشده کیفی و با رویکرد نظریۀ دادهبنیاد است. جامعۀ آماری پژوهش، خبرگان محیط کسبوکار هستند که از طریق نمونهگیری نظری با دوازده نفر از آنان مصاحبههای عمیق انجام شده است. در این روش، محقق با رویکردی استقرایی و با کمک دادههای گردآوری شده، به تدوین نظریهای قابل اتکا در زمینۀ خطمشیگذاری اقدام میکند. برای این امر، پس از کدگذاری باز، مفاهیم و مقولهها استخراج شدند و در مرحلۀ کدگذاری محوری این مقولهها در قالب پدیدهمحوری، شرایط علّی، شرایط زمینهای، شرایط مداخلهگر و کنشها و واکنشها نمایش داده شدند که بر این اساس، نهاد بهبود محیط کسبوکار، بهمنزلۀ پدیدۀ اصلی و محوری مدل سیاستگذاری و کنشهایی همچون طرحریزی برای بهبود محیط کسبوکار، فعل و انفعال دولت و بخش خصوصی و دستورگذاری واقعگرا مطرح شدند. درنهایت، سیر داستان ترسیم و نظریه بیان شده است.
https://jipa.ut.ac.ir/article_36746_f7e1aefb54d1a3edd21564b8ce512945.pdf
2013-06-22
125
142
10.22059/jipa.2013.36746
توسعۀ بخش خصوصی
رونق محیط کسبوکار
شاخصهای سنجش محیط کسبوکار
قانون بهبود محیط کسبوکار
عباس
منوریان
amonavar@ut.ac.ir
1
دانشیار گروه مدیریت دولتی، دانشکدۀ مدیریت، دانشگاه تهران، ایران
AUTHOR
محمد
ابویی اردکان
abooyee@ut.ac.ir
2
دانشیار گروه مدیریت دولتی، دانشکدۀ مدیریت، دانشگاه تهران، ایران
AUTHOR
محمدجواد
ایروانی
iravani@iravany.com
3
دکترای مدیریت سیاستگذاری، دانشکدۀ مدیریت، دانشگاه تهران، ایران
AUTHOR
محمدرضا
زندی منش
zandimnh@ut.ac.ir
4
دانشجوی دکترای مدیریت سیاستگذاری، دانشکدۀ مدیریت، دانشگاه تهران، ایران
LEAD_AUTHOR
ORIGINAL_ARTICLE
مدیریت ارتباط با شهروند: مطالعۀ رابطۀ آن با مشارکت، پاسخگویی عمومی و شفافیت در منطقۀ 3 شهر تهران
پژوهش پیش رو بهدنبال مطالعۀ نقش مدیریت ارتباط با شهروند در ارتقای مشارکت عمومی، پاسخگویی عمومی و شفافیت است. ضرورت ارتباط مداوم بین دولت و شهروندان از طریق سیستمهایی چون دولت الکترونیک، بهطور بالقوه بسیاری از موانع و چالشهای ارتباطی را کاهش دادهاند. از این رو، برخی معتقدند که سیستم مدیریت ارتباط با شهروند با ارتقای مشارکت شهروندان، بهطور بالقوه سبب تقویت کارکردهای پاسخگویی و شفافیت میشوند. به همین دلیل، این پژوهش با هدف شناسایی تأثیر مدیریت ارتباط با شهروند بر افزایش مشارکت عمومی، پاسخگویی عمومی و همچنین شفافیت سازمانهای دولتی در منطقۀ 3 شهر تهران انجام شده است. روش پژوهش مورد استفاده توصیفی ـ همبستگی و بهطور مشخص، مبتنی بر مدل معادلات ساختاری است. بر این اساس، مدل ساختاری از چگونگی روابط میان این چهار متغیر در نرمافزار لیزرل اجرا شد. نتایج پژوهش نشان میدهد که بین این چهار متغیر رابطۀ معناداری وجود داشته و مشارکت عمومی نقش میانجی را ایفا میکند.
https://jipa.ut.ac.ir/article_36747_0c940b921d628ac15e19943aff981e5b.pdf
2013-06-22
143
168
10.22059/jipa.2013.36747
پاسخگویی عمومی
شفافیت
مدیریت ارتباط با شهروند
مشارکت عمومی
میرحسین
آیت اله زاده شیرازی
mirhosein.shirazi@gmail.com
1
مدیرعامل/ شرکت مشاوران نرم افزاری اعوان
LEAD_AUTHOR
عباس
نرگسیان
anargesian@ut.ac.ir
2
کارشناس ارشد مدیریت شهری، دانشگاه تهران، ایران
AUTHOR